کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو

کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو
گزیده کتاب

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخانه های عمومی شهرستان ماکو» ثبت شده است

۰۸
شهریور

اندر احوال شهادت شیرخوار کربلا


▫️کودک شیرخوار امام حسین(ع)، روز عاشورا از شدت تشنگی بی‌تاب شده بود. حسین بن علی(ع) او را روی دستان خود یا در آغوش گرفته بود که با تیر یکی از لشکریان عمر بن سعد به شهادت رسید. درباره چگونگی شهادت ایشان گزارش‌های مختلفی وجود دارد.

▫️واکنش پدر
امام حسین(ع)، پس از اصابت تیر به گلوی فرزندش، دست خود را زیر گلوی او گرفت و چون پر از خون شد، آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «هَوَّن علَیّ ما نزَل بی أنّه بعین الله؛ آنچه این سختی‌ها را برایم آسان می‌سازد این است که همه در محضر خداست». از امام باقر(ع) نقل شده است که از آن خون قطره‌ای به زمین بازنگشت.

همچنین گفته شده است که امام با مشاهده این واقعه گریست و فرمود: «پروردگارا! تو خود میان ما و این مردم داوری فرما که ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند؛ اما ما را کشتند». به گزارش ابن جوزی در این هنگام ندایی از آسمان شنیده شده که «او را واگذار که او را در بهشت شیر می‌دهند».


منابع:
-  ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷
-  ابومخنف، مقتل الحسین، ۱۳۹۸ق، ص۱۷۳
-  ابن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷


#ما_ملت_امام_حسینیم
●خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی

  • شیرزاده
۰۵
شهریور

اندر احوال شهادت قاسم بن الحسن المجتبی(ع)


▫️شبی که گذشت...
به نقلى در شب عاشورا، آنگاه که امام حسین(ع) خطبه خواند و به یاران خود فرمود: «فردا من و شما همه کشته خواهیم شد»، وى پنداشت این افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمى‌شود. از این‌رو پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» امام(ع) با مهربانى پرسیدند: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض کرد «احلى من العسل» (شیرین‌تر از عسل).
حضرت(ع) فرمودند: آرى به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو از آنان هستى که پس از گرفتار شدن به بلایى سخت کشته خواهى شد.

▫️اذن میدان
در روز عاشورا هنگامى که نوبت مبارزه به قاسم رسید، براى کسب اجازه خدمت امام حسین (علیه‌السلام) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گریستند تا بى‌حال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسین (علیه‌السلام) امتناع فرمود. قاسم دست و پاى امام را بوسه مى‌زد و بر خواسته‌اش پاى مى‌فشرد. ولى امام (علیه‌السلام) اجازه نمى‌داد تا سرانجام موفق به دریافت اجازه گردید. وى در حالى که اشک‌ هایش بر گونه سرازیر بود و مادرش بر در خیمه ایستاده او را نظاره مى‌کرد، وارد میدان کارزار شد.

▫️کیفیت شهادت
طبری و ابوالفرج اصفهانی کیفیت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنین آورده‌اند:
«نوجوانى به سوى ما آمد که چهره‌اش همانند پاره ماه مى‌درخشید، عمرو بن سعید ازدی به من گفت: به خدا به او حمله مى‌کنم! گفتم: سبحان الله، پناه بر خدا! از این کار چه مى‌خواهى، انبوه لشکرى که دور او را گرفته‌اند کارش را تمام خواهند کرد. گفت به خدا بر او حمله خواهم کرد؛ او حمله کرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روى افتاد و فریاد برآورد «عموجان».
به خدا سوگند حسین چون عقاب از جا جست و همانند شیر خشمگین بر قاتل قاسم حمله‌ور گردید و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر کرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع کرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه آن ملعون جان داد.

▫️پس از چندى که گرد غبار میدان فرونشست، حسین(ع) را دیدیم که بر بالین آن جوان ایستاده و او پاشنه‌هاى پاى خود را بر زمین مى‌ساید، امام حسین(ع) در آن حال مى‌گفت: «قومى که تو را کشتند از رحمت خدا دور باشند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک)

قاسم سرانجام پس از کشتن سى و پنج تن به درجه شهادت نایل آمد.


منابع:
-بحرانی، مدینة المعاجز، ج ۴، ص ۲۱۴-۲۱۵
- قمی، نفس المهموم، ص ۲۰۸
-موسوی زنجانی، وسیلة الدارین، ص ۲۵۳
-شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸
- سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸


#ما_ملت_امام_حسینیم  
●خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی

  • شیرزاده
۰۴
شهریور

اندر احوال شهادت عبدالله بن حسن(ع)


▫️هنگامی که سپاه کوفه امام حسین(ع) را محاصره کرد، عبدالله به سوی عموی خود حرکت کرد، امام حسین(ع) از حضرت زینب(س) خواست که مانع او شود اما زینب(س) نتوانست جلوی عبدالله را بگیرد: عبدالله گفت به خدا قسم از عمویم جدا نمی‌شوم و شتابان خود را به امام رساند. ابجر بن کعب با شمشیری به سمت امام حسین حمله‌ور شد، عبدالله به او گفت وای بر تو‌، می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ ابجر با شمشیر ضربه‌ای زد، عبدالله دست خود را جلو آورد، ضربه بر دست او فرود آمد و دستش به پوست آویخته شد.

▫️امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و فرمود‌: ای فرزند برادر صبر پیشه کن و این واقعه را برای خودت خیر بدان زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می‌سازد.

▫️منابع گفته‌اند که ابجر بن کعب دست وی را قطع کرد. در زیارت ناحیه مقدسه غیر معروفه ، حرمله بن کاهل اسدی به عنوان قاتل و پرتاب‌کننده تیر به سوی او معرفی و لعن شده است.


منابع:
-طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۱-۴۵۰
-شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۱۱
-طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸
-ابن مشهدی، المزارالکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۹۰


#ما_ملت_امام_حسینیم  
●خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی

  • شیرزاده
۰۴
شهریور

اندر احوال شهادت حرّ بن یزید ریاحی


▫️حرّ اگرچه اقدامی سخت‌گیرانه کرد، اما رفتارش با امام محترمانه بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص فاطمه(س) نیز اشاره کرد.

▫️چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو می‌خواهی با این مرد (امام حسین(ع)‌) بجنگی؟» گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسان‌ترین آن افتادن سرها و بریدن دست‌ها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیداللَّه) نپذیرفت.»

▫️پس عمر سعد را ترک کرد و در گوشه‌ای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد، مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا می‌خواهی حمله کنی؟» حر در حالی که می‌لرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می‌پرسیدند: شجاع‌ترین مردم کوفه کیست از تو نمی‌گذشتم (و تو را نام می‌بردم) پس این چه حالی است که در تو می‌بینم؟»
حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم می‌بینم و به خدا سوگند اگر تکه‌تکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.» حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمه‌گاه امام(ع) حرکت کرد.
گفته‌اند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمی‌کرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.

▫️موعظه کردن سپاه کوفه
حر پس از توبه رو در روی لشکر عمر بن سعد ایستاد و به نصیحت آنها پرداخت: «ای قوم آیا پیشنهادهایی که حسین(ع) به شما کرد باعث نشده تا خداوند شما را از جنگ با او باز دارد؟» گفتند: «سخنت را به امیر عمر بن سعد بگو.» حر همین سخن را با عمر بن سعد باز گفت. پس عمر بن سعد گفت: «من به جنگ با حسین(ع) حریصم و اگر راهی دیگر جز این داشتم همان کار را می‌کردم.»

◾️پس خطاب به لشکر گفت:
«ای مردم کوفه مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ آیا این مرد شایسته را به سوی خود خواندید و گفتید: در یاری تو با دشمنانت خواهیم جنگید، اما اکنون که به سوی شما آمد دست از یاری‌اش برداشتید، در برابر او صف بسته می‌خواهید او را بکشید؟ شما جان او را به دست گرفته راه نفس کشیدن را بر او بسته‌اید، و از هر سو او را محاصره کرده‌اید و از رفتن به سوی زمین‌ها و شهرهای پهناور خدا جلوگیریش کرده‌اید، آن سان که هم چون اسیری در دست شما گرفتار شده نه می‌تواند به نفع خود کاری انجام دهد و نه می‌تواند زیانی را از خود دور کند، و آب فراتی که یهود و نصاری و مجوس از آن می‌آشامند و خوکهای سیاه و سگان در آن می‌غلطند بر روی او و زنان و کودکان و خاندانش بسته‌اید، تا جائی که از شدت تشنگی بی‌حال افتاده‌اند؛ چه بد محمد(ص) را درباره فرزندانش رعایت کردید، خدا در روز تشنگی (محشر) شما را سیراب نکند!»

◾️شهادت
زمان توبه‌ی حرّ تا شهادت وی چندان به طول نینجامید. بنابر روایتی، حرّ از امام تقاضا کرد که چون نخستین کسی بوده که بر امام خروج کرده، اجازه دهد که نخستین مبارز و شهید باشد.
وی بلافاصله پس از پیوستن به امام، راهی میدان نبرد شد و پس از گفتگوی دوباره و بی‌نتیجه با عمربن سعد و بیان سخنانی در تقبیح رفتار زشت کوفیان، رجزگویان با آنان جنگید و سرانجام، پس از چندین نوبت نبرد و کشتن چهل و چند تن از دشمنان، به شهادت رسید.


منابع:
-طبری، ج۵، ص۳۹۲، ۴۲۲
-مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۰ـ۱۰۱
-ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۰۱
-انساب الاشراف، ج۲، ص۴۷۶، ۴۸۹


#ما_ملت_امام_حسینیم  
●خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی

  • شیرزاده
۰۲
شهریور

کتابخانه عمومی حضرت ولیعصر عج ماکو

  • شیرزاده
۰۲
شهریور

 

نشست مجازی «آری ما می‌توانیم!» با محوریت گفتگو درباره کتاب «لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی» و بررسی راه‌کارهای مؤثر و کاربردی برای کتاب‌خوان شدن برگزار می‌شود.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نشست‌ مجازی «آری ما می‌توانیم!» با محوریت بحث و گفتگو در خصوص کتاب «لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی» نوشته آلن جیکوبز و ترجمه علی امیری، به همت معاونت برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد و همکاری اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان تهران از ساعت ۱۱ الی ۱۳روز دوشنبه سوم شهریورماه، با حضور مجید اسطیری (نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی)، هما یزدانی (دکترای فلسفه علم و فناوری) برگزار می‌شود.

علاقه‌مندان می‌توانند این نشست را به صورت زنده از طریق نشانی‌های @tehranplir،apparat.com/tehranpl/live ، iranpl.ir تماشا کنند.

کتاب «لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی» بر خلاف سایر آثار مشابه، به جای بیان توصیه‌های فرمایشی از جنس چگونه کتاب بخوانیم یا ارائه راهکارهایی فست‌فودی برای کتاب‌خوان‌شدن، به یاری مشتاقان خواندن آمده و با خاطرنشان کردن این حقیقت تلخ که انگیزه و اعتماد به نفس خوانندگان با این دست از راهکارها کاهش یافته، مخاطبان کتابش را هدایت کرده تا در دنیای درونی خود کاوش کنند و با پیروی از میل و هوس‌شان برای خواندن، راه کتاب‌خوان‌شدن را برای خود هموار کنند.

گفتنی است کتاب «لذت خواندن در عصر حواس پرتی» نوشته آلن جیکوبز، منتقد و پژوهشگر ادبی و استاد دانشگاه بیلر نوشته شده که با حمایت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، در مجموعه آثار مطالعات خواندن توسط انتشارات ترجمان علوم انسانی منتشر و در اختیار علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی قرار گرفته است.

  • شیرزاده