کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو

کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو
گزیده کتاب

مکیال المکارم در فواید دعا برای حضرت قائم(عج)


مکیال المکارم، به معنای «معیار سنجش خوبیها» است و نام کتابی است که به سفارش خود حضرت مهدی (ارواحنا له الفداء) نوشته شده است. در این کتاب به تفصیل راجع به فواید دعا برای فرج سخن گفته شده است.


نویسنده ی امام زمانی، «محمد تقی موسوی اصفهانی» ماجرای نوشتن مکیال المکارم را چنین تعریف می کند:

 «...تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود، یعنی مولا و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: «این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار: مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم.» همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم...»


او در ادامه تعریف می کند که به دلیل مشکلات زندگی تا مدتی نمی تواند کتاب را بنویسد تا اینکه در سفر حج، مبتلا به وبا می شود و با خدا عهد می بندد که اگر خوب شود، کتاب را به اتمام برساند. پس از اتمام سفر و رهایی از بند بیماری، کتاب مکیال المکارم را نوشت و به قول خودش این کتاب: «همچون بهشتی بالا بلند و عالی مرتبه است و ثمراتش در دسترس و نزدیک به فهم، هیچ سخن بیهوده ای از آن نشنوی، در آن چشمه ها (ی علم و معرفت) جاری است.»


و به راستی، هیچ کتابی همچون امکیال المکارم، شما را با وظایف و حقوق بنده نسبت به امام زمان (عج) آشنا نمی کند. از طرف دیگر، الطاف امام زمان (ع) نسبت به بندگان در کتاب به طور مفصل بیان شده است که باعث می شود وقتی آن را می خوانید احساس کنید این کتاب زنده است و نفس می کشد. احساس می کنید برگ برگش آنقدر برایتان مهم است که می خواهید همیشه آن را دسترس داشته باشید و هر از چند گاهی نگاهی به خطوط نورانی اش بیندازید.


تعداد بابهای کتاب مکیال المکارم، مانند تعداد دروازه های بهشت، هشت باب است که در هر کدام به موضوعی خاص پرداخته شده است: شناختن امام زمان (عج)، اثبات امامت ایشان، قسمتی از حقوق آن حضرت نسبت به ما، لزوم دعای ما برای امام، نتایج دعا برای فرج، بهترین اوقات دعا، چگونگی دعا برای فرج و تکالیف منتظران.


برخلاف نام عربی کتاب که به گوشتان نا آشنا است، متن ترجمه شده ی کتاب، بسیار روان نوشته شده و لحن دشواری ندارد. به همین دلیل، خواندن آن برای همه مفید خواهد بود؛ ان شاء الله.


نویسنده، در بخش قضای حوائج مؤمنین توسط امام زمان (ع)، حکایتی از خودش و ماجرای این کتاب نقل کرده است که آن را در این بخش می آوریم.

سه سال پیش از تألیف کتاب، قرضهای زیادی بر عهده ام جمع شد، پس در یکی از شبهای ماه رمضان به آن حضرت و پدرانش (علیهم السلام) متوسل شدم و حاجتم را ذکر کردم و بعد از طلوع آفتاب که از مسجد مراجعت نمودم و خوابیدم، آن حضرت در خواب به من فرمود: قدری باید صبر کنی تا از مال دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم. خوشحال و مسرور از خواب بیدار شدم و شکر خدای را به جای آوردم و چون مدت کوتاهی گذشت، یکی از برادران که او را به صلاح و خوبی می شناختم و از وی نسیم دل انگیز می شنیدم نزد من آمد و مبلغی داد و گفت: «این از سهم امام است» پس خیلی مسرور گشتم و با خود گفتم: «این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را به حقیقت رسانید.» (سوره ی یوسف، آیه ی 100)


واکنش خواننده پس از پایان کتاب: احساس شرمندگی از لطف امام از فرق سر تا نوک پایتان را چنان درگیر می کند که احساس می کنید اگر وظایف منتظران را یاد نگیرید و عمل نکنید، تا آخر عمر، از سوز محبت امام خواهید سوخت. احساس می کنید با این کتاب، امام را بهتر شناخته اید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی