برگزاری نشست دیوان حافظ خوانی کتاب | 18 آذر ماه 96
به نام حضرت عشق
تاریخ ٩٦/٩/١٨ با حضور استاد صمدزاده، شیرزاده، بانوان، شمس عصر، برمکى، نازنین حسینى، معصومه قوجازاده، سمانه موسوى، نیر موسوى، رقیه پولادى، مریم سلطانی و پرنسس شیرینمان، نساء کریم زاده، مریم قوجازاده، دکتر ریتا جبارى، نساء رجب زادگان، شیرپور و مهمان این نشست، بانو نادره یحیى زاده در کتابخانه ولیصر برگزار شد .
دیوان حافظ بین اعضاء پخش شد و غزلهایى که قرار بود خوانده شود، توسط آقاى شیرزاده چاپ و بین حاضران براى بلند خوانى پراکنده گشت .
در دیر مغان آمد یارم قدحى در دست
مست از مى و میخواران از نرگس مستش مست
.
.
.
اولین دکلمه از طرف استاد صمدزاده بود ، بعد مریم قوجازاده عزیز از پى ایشان خواندند .
دومین غزل:
زلف آشفته و خوى کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحى در دست
.
.
.
توسط استاد صمدزاده و نساء رجب زادگان خوانده شدو مریم سلطانى نیز همان غزل را بلند خواندند
غزل : دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا کهرراز پنهان خواهد شد آشکارا
.
.
.
توسط معصومه قوجازاده، نازنین حسینى و خانم برمکى خوانده شد و توضیحاتش توسط استاد به حاضران ارائه گشت .
خدا را: به خاطر خدا
باد شرطه: بادى که همسو و موافق حرکت کشتى بوزد
سکارا: اى مست ها
دارا: داریوش
یارا( الف) یارا الف منادا میباشد
حافظ با صوفیها مخالف بوده ، صوفى با رند فرق دارد، صوفیها لباسى پشمین از پوست بز میپوشیدند و با ریا و تزویر تظاهر میکردند و قصد فریب دادن مردم را داشتند
حافظ میگوید: مى اى که صوفیها آن را خبیث مینامند، پاک است
عذرا: دوشیزگان
پارسا: پرهیزکار، تندرست
و اشاره به جبر میکندو میگوید اگر حافظ باده نوشى میکند و لباسش را به مى آلوده میکند ، این از اختیار او نیست و مجبور است
به خاطر خدا به من کمک کنید که درد راز نهان، نزدیک است آشکار شود
افسانه و افسون تقریبأ هم معنى هستند، افسانه داستانى که حقیقت ندارد، افسون چیزى مثل افسانه
آئینه سکندر: آمده است که جمشید آئینه اى در بلندى کوه داشته و آنجا قرار داده بود که از اوضاع و احوال جهان باخبر می شده و به آن فخر می فروخته، و گویند اسکندر نیز آئینه اى داشته که به واسطه آن از اخبار جهان مطلع میشده است
اگر میخواهى از راز هستى باخبر شوى جام مى بنوش و به دنیا بنگر
آخرین غزل که این جلسه استاد خواندند:
ساقیا برخیز و در ده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
دلق: لباس وصله دار که صوفیها میپوشند
ارزق: رنگ نیلى و یا خاکسترى رنگ
( ننگ و نام) اضافى عطفى میباشد و به معناى تزویر است
استاد از دوران خفقان حافظ سخن به میان آوردند و کتاب تاریخ عصر حافظ از محیط طباطبایى را معرفی کردند
برنامه نشست بعدى ( معرفى کتاب ویا بهترین کتابى که خوانده اید و جمع خوانى کتاب حسن و عشق) اعلام شد
ختم جلسه در ساعت هفده و سى بعد از پشت سر نهادن دو ساعتى که مثل چشم برهم زدنى گذشت ، اعلام شد .
گزارشگر :
نساء رجب زادگان