کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو

کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو
گزیده کتاب

۲۸۲ مطلب توسط «شیرزاده» ثبت شده است

۰۱
خرداد

نیمه شعبان

  • شیرزاده
۰۱
خرداد

رفتم بالا انار بود

شعر به کودکان کمک می کند که دنیای ناشناخته را کشف کنند.شعر به کودکان امکان می دهد که تخیل خود را در فضای بی کران رها کنند.شعر به کودکان توانایی ساختن دنیا های تازه را می دهد.

مجموعه‌ی سه کتاب با نام‌های « رفتم بالا انار بود » ، « رفتم بالا سیب بود » و « رفتم بالا مورچه بود » با تصویرگری آزاده معزی در انتشارات شهرقلم و نشر چکه منتشر شده‌‌است. کشاورز در این مجموعه اشعار درباره‌ اشیا‌‌ و موضوعات مناسب بچه‌ها با نگاهی بازیگوش و کودکانه سروده است. خیال در این شعرها کودک را با خود به فضایی فانتزی می‌برد و با نگاهی نو دنیای اطراف را به او نشان می‌دهد.


این مجموعه از شعر های ناصر کشاورز،شاعر صمیمی کودکان ایران ،سرشار از بازیگوشی کودکانه است.این شعرها هم به کودکان لذت می دهد و هم ذهن آنان را به دنیاهای نو باز می کند.

  • شیرزاده
۰۱
خرداد

انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه

گرچه کتاب های ارزشمند و فراوانی در باب مهدویت و انتظار نگاشته شده است، اما تجزیه و تحلیل سازنده ترین مفهوم در زمینه مهدویت، که همان انتظار فرج است کمتر مورد گفتگوی عالمانه قرار گرفته است.

نویسنده در این کتاب با توجه توامان به مفهوم انتظار در شبکه ی معارف دینی و مباحث انسان شناسانه، مباحثی استدلالی و کاربردی بر پایه ی معارف اهل بیت (ع) ارائه داده است.در عصری که توجه به مفهوم کلیدی انتظار بیش از هر زمانی فراگیر شده و علاقه مندی قشر دانشجو برای گفتگوی عالمانه از معارف مهدوی مشهود است، کتاب حاضر که بخش مهمی از معارف و مفاهیم عمیق انتظار به زبانی شیوا و در عین تحلیلی بیان کرده است، می تواند به عنوان یک متن درسی برای دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.


  • شیرزاده
۰۱
خرداد

مرگ از من فرار می کند

اکبر دوید رفت خودش را رساند به دکتر، سرش را گرفت کشید پائین گفت: «تیرها را مگر نمی بینی؟ سرت را بدزد.»


دکتر گفت:«نگران نباش. من می دانم گلوله دارد از کدام طرف می آید.»

 

کارهایی کرد که بچه ها واقعاً معتقد بودند او رویین تن است. گلوله شوخی نداشت. منتها دکتر می شناختش. گذاشت آمدنش که کم شد به بچه ها گفت سینه خیز بروند از منطقه دور بشوند. ماندم من.


گفتم: من هم سینه خیز بروم؟


گفت: نه عزیز! نیم خیز هم می توانی بروی.


که دیدم خودش بلند شد ایستاد. به خودم گفتم جان من که عزیزتر از جان او نیست.


بلند شدم راه افتادم رفتم دنبال دکتر. گلوله داشت می آمد. می دیدم داشت می آمد. حسش می کردم...


مرگ از من فرار می کند


***

  • شیرزاده
۰۱
خرداد
سوران سرد

نمای نزدیک:
رمان «سوران سرد»، قصه جنگ است، اما بیش و پیش از آن که به جنگ عراق با ایران بپردازد، تصویر دو جنگ دیگر را پیش روی مخاطب می‌گشاید؛ جنگ انسان با طبیعت و جنگ انسان با تمناهای نفس. افهمی در این رمان، چنان سرما و زمستان کُشنده منطقه سوران را با استادی ترسیم می‌کند که مخاطب این سرما را تا مغز استخوان خود احساس می‌کند. از سوی دیگر هم به ترس‌ها و تردیدهای آدمیانی می‌پردازد که در برابر خواهش نفس و تعلقات دنیوی قرار گرفته‌اند. با این همه، رمان «سوران سرد» در ستایش ایمان و اراده است؛ ایمان و اراده سربازان و نظامیانی که در برابر این طبیعت بی‌رحم و خشن سر خم نمی‌کنند و به نفسانیات خود لگام می‌زنند. افهمی اما همه اینها را بی‌افتادن به دام شعار و کلی‌گویی روایت کرده است. چرا که با پرداختی بسیار دقیق و جزئی‌نگر، نقشه سوران را در ذهن مخاطب ترسیم می‌کند و بعد به کناری می‌ایستد تا خواننده خود به قضاوت در باب این نبرد نفسگیر بین خیر و شر بنشیند. به تعبیر دیگر، ماجراهایی که در داستان «سوران سرد» اتفاق می‏افتد، بکر و دارای سوژه‌ای تازه است. نگاه نویسنده جانبدارانه نیست و این همدلی و همدردی خواننده را بر می‌انگیزد.

  • شیرزاده
۲۸
ارديبهشت

نیلوفر نیایش

«نیلوفر نیایش» جلد ششم از مجموعه چهارده جلدی «سیره کاربردی چهارده معصوم(ع)» یا «سبک زندگی معصومین(ع)» است که برخی از مجلداتش در دهه 80، برنده جایزه یا کاندیدای جایزه کتاب سال حوزه علمیه قم شدند. در این مجموعه سعی می شود مسایل مختلف زندگی از دیدگاه اهل بیت(ع) بیان شود و هدف این مجموعه پاسخ به این سئوال است که در روزگار امروز و برای انسان قرن بیست ویکم چگونه اهل بیت(ع) می توانند الگو باشند و چگونه آنها می توانند گرهی از زندگی مردم باز کنند.

  • شیرزاده