کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو

کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو
گزیده کتاب

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولانا» ثبت شده است

۰۸
مرداد

  • شیرزاده
۰۵
تیر

  • شیرزاده
۱۰
ارديبهشت

جلسه مثنوی خوانی یکشنبه مورخ  97/02/09 با حضور استاد محترم جناب آقای بالغ صمدزاده برگزار شد
در این جلسه که با حضور جمعی از دوست داران فرهنگ و ادب برگزار شد اشعاری از  دفتر اول مثنوی خوانده شد.
با توجه به اینکه درست خواندن هر مطلب اولین گام برای درک صحیح مفاهیم آن مطلب می‌باشد، لذا در ابتدای هر جلسه، استاد بالغ صمدزاده به خواندن اشعار مولانا می پردازند و در ادامه بررسی و تفسیر اشعار خوانده شده شروع می‌گردد.


  • شیرزاده
۰۹
دی

نشست مثنوی خوانی

یا هو

( باشگاه کتابخوان) با حضور محترم استاد صمدزاده، بانوان، شمس عصر، سیدآقازاده، نیر موسوى، معصومه قوجازاده، مریم قوجازاده، نادره یحیى زاده، ییلاقى، مهرى زاهدى، معصومه حسین نژاد، نساء رجب زادگان و آقاى شیرزاده عزیز  با برنامه مثنوی خوانى و جمع خوانى حسن و عشق ، رأس ساعت پانزده و سى در کتابخانه ولیعصر(ع) برگزار شد.

جمع خوانی حسن و عشق از جایی که مانده بود، توسط مریم فوجازاده و مهری زاهدی بلند خوانی شد و استاد در مورد کلماتی که نیاز به توضیح بود ، فرمودند:

  • شیرزاده
۱۳
آبان

مثنوی خوانی

مثل هر یکشنبه اى، هفتم آبان ماه هزار و سیصد و نود و شش، ساعت شانزده ، باشگاه کتابخوان در محل همیشگى خود ، گرد هم آمدند.
محفلى ادبى ، در کنار انسان هایی خوش ذوق، کتاب خوان و کتاب دوست آغاز شد.
در دقایق آغازین نشست، خانم نیر موسوى عزیز، یک بیت از خواجه حافظ شیرازى خواند و معنا و تفسیر آن را درخواست نمود:
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
با مراجعه به فرهنگ لغت معین ، معناى لغوى چار تکبیر  براى جمع بازگو شد: گذاردن نماز میت، ترک دنیا گفتن و چشم پوشى از لذایذ جهان!
در تفسیر بیت : اینکه مولانا از تمام مادیات دنیا چشم پوشى کرده و در واقع ترک دنیا نموده است !
در ادامه استاد صمدزاده عزیز، غزلى از مولانا، ( غزلیات شمس تبریزى) براى جمع خواند و تفسیر نمود:
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزى مستى فزاید
خمیر و نانبا دیوانه گردد
تنورش بیت مستانه سراید 

  • فائضه نصرزاده
۳۰
مهر

مثنوی خوانی و جمع خوانی کتاب یک عاشقانه ی آرام  30 مهر 96

امروز سى ام مهر ماه هزارو سیصدو نودو شش، باشگاه کنابخوان، توفیق گرد همایى دوباره اى را کسب کرده بود، رأس ساعت شانزده جلسه آغاز شد .
استاد صمدزاده، با اسلوب همیشگى و متین خود ، جلسه را با بیان طنزى آغاز و در ادامه ، حتى قطعه  طنز به نظم کشیده شده اى را با دکلمه اى در خور متن ، بلند خوانى کردند!
ابیات ٥٢١ تا ٥٣٧ خوانده شد و صد البته توسط استاد تفسیر گشت که چکیده اى از تفاسیر را باز گو مینمائیم:
چهار عالم که پسوند عبرى به خود گرفته اند :عالم ناسوت (عالم منسوب به ناس) عالم ملکوت(عالم منسوب به ملائک) عالم جبروت(عالم منسوب به عقل و عقول، انسانهاى نابغه و عبقریات) و عالم لاهوت (عالم منسوب به اله و خداوند) واژه (قدیم ) یعنى موجودى که  اول و آخر نداشته باشد و این کلمه مطلقأ مختص و شامل ذات حضرت خداوند میباشد و لا غیر!
استاد شرحى پیرامون  صفات چهار سفر که توسط ملا صدراى بزرگوار شرح داده شده  بیان نمودند:
اولى (من الخلق الى الحق، انسانى که نیت و قصد میکند به سوى خداوند سفرى داشته باشد) دو (فى الحق بالحق، سفرى با خدا و همراه با خداوند ) سه (من الحق الى الحق مع الحق) و چهارمى (فى الخلق مع الخلق الى الخلق، سفرى که در میان خلق و با خدا صورت میگیرد ولى هدف ارشاد و دعوت مردم به حق میباشد) اما این سفر در عالم درون و قلب آدمى صورت میگیرد، سیر و سلوکى الهى و عرفانیست که باید لسان و قلب یکى باشند و ریا و دو رنگى در کار نباشد .

  • شیرزاده