کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو

کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو
گزیده کتاب

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخانه های عمومی شهرستان ماکو» ثبت شده است

۰۴
ارديبهشت

 

مسابقه مفاهیم قرآنی سوره یاسین 

به مناسبت ماه مبارک رمضان 

 

 

برای دریافت سوالات روی لینک زیر کلیک کنید

 

دریافت

 

 

  • شیرزاده
۱۶
اسفند

 

اداره کتابخانه های عمومی شهرستان ماکو بمناسبت سالروز تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور برگزار می کند :

 

#اهدای_کتاب به کتابخانه های عمومی
 

+ همشهریان عزیز می توانند با حضور در کتابخانه عمومی آیت الله کاشانی (ره)، اقدام به اهدای کتب اهدایی خود نمایند .
 
+ اهدا کنندگان کتاب به مدت یکسال به صورت  رایگان عضو سراسری کتابخانه های عمومی کشور خواهند شد.

 

+ به منظور رعایت شیوه نامه های بهداشتی می توانید با شماره تماس  34228906 و یا 09141647967تماس حاصل نموده و کتب اهدایی خود را در درب منزل اهدا نمایید .

 

زمان  16 الی 21 اسفند 99

 

  • شیرزاده
۰۸
آبان
  • شیرزاده
۰۸
آبان

هشتم آبان‌ماه، مصادف است با سالروز شهادت نوجوان فداکار «حسین فهمیده» که در سن ۱۳ سالگی با انجام عملیات اشتشهادی در مواجهه با تانک‌های مهاجم عراقی به خرمشهر در سال ۱۳۵۹ به شهادت رسید؛ همان کسی که حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) درباره‌ی او فرمودند: «رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.» به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی شهید حسین فهمیده را منتشر می‌کند.


امروز «روز جوان و نوجوان» است و مناسبت آن هم شهادت یک نوجوان بسیجی -شهید حسین فهمیده- است. این از آن مواردی است که شخصیّت‌های حقیقی، به نماد و به حقایق اسطوره‌گون تبدیل میشوند. ما در تاریخ خود از این موارد بسیار داریم. ای بسا حوادثی که امروز وقتی گفته شود، از بس عجیب است همه تصوّر کنند که اسطوره و افسانه است؛ امّا حقیقت است. نمونه‌های آن را ما در زمان خودمان بارها و بارها دیده‌ایم و شنیده‌ایم و از جمله زیباترین آنها، شهادت این نوجوان بسیجی است. او سیزده ساله بود؛ امّا با رشد، با شعور، با اراده و مصمّم، که کشور خود را میشناخت، امام خود را میشناخت، دشمن خود را میشناخت، اهمّیّت وجود و فعّالیّت خود را هم میشناخت و رفت این سرمایه را تقدیم عزّت کشور و آینده‌ی انقلاب و منافع و مصالح مردم کرد. جسم او رفت؛ امّا روحش زنده ماند، یادش ابدی شد و خاطره‌اش به‌صورت اسطوره درآمد. این الگوست.
 

  • شیرزاده
۰۱
آبان

«دنیای وارونه» با شیوه‌ای جذاب و بدیع که خواننده و مخاطب را با خود همراه می‌کند، منتشر کرده است. مخاطبی که در پی مفهوم ترس و تبعیض نژادی و سرمایه‌داری در جهان امروز است، اگر این کتاب را بخواند به مقصود خود خواهد رسید

گر فکر می‌کنید در دنیای امروز همه چیز طبق آنچه گفته می‌شود جلو می‌رود باید کمی در فکر و اندیشه خود تجدید نظر کنید. در دنیای بی‌رحم امروز کلمات به‌ کار‌ گرفته می‌شوند برای اینکه ملت‌ها را تحمیق کنند. در دنیای جدید دموکراسی برای همه نیست بلکه دموکراسی برای زورمندان است و هر کسی زور بیشتری داشت احتمالاً توانمندی بیشتری هم برای آنچه دموکراسی می‌پندارد، دارد. باید باور کنیم که امروزه دموکراسی در این سال‌ها بیشتر از طریق سرنیزه نظامی‌ها منتشرشده تا طبق اصول و عقاید سازندگان آن. ادواردو گالیانو، روزنامه‌نگار، نویسنده، و رمان‌نویس اهل اروگوئه در کتابی که عنوان فارسی‌اش «دنیای وارونه» نام گرفته است به شما و البته ما نشان می‌دهد که دنیای امروز دنیای زور است. او کتابش را در سال 98 میلادی نوشته اما حرف‌هایش تازه است. مسأله‌های بیست سال قبل گالیانو همچنان مطرح هستند. این نویسنده چپ‌گرا که در سه دولت دیکتاتور آمریکایی لاتین به مرگ محکوم شده بود درباره اقتصاد جهانی و سردمدارانش نظریات جالبی دارد. او سران و سازمان‌های اقتصادی جهان را به یک هیولا تشبیه می‌کند که کشورها را اسیر خود می‌کنند که اگر نافرمانی کنند از روی نقشه جهان حذف می‌شوند. البته این نویسنده و روزنامه‌نگار به قدری شیرین این مسائل را توضیح می‌دهد تا مخاطب برایش کاملاً جا بیفتد با چه افرادی طرف است. او راکفلرها و فریدمن‌ها را اختاپوس‌های این جهان توصیف می‌کند که با استدلال‌های منطقی به گسترش تکنوکراسیس بین‌المللی اقدام می‌کنند و برای حذف ضعفا و پابرهنگان هم توجیهات منطقی می‌آورند. زندگی در دنیای سرمایه‌داری اقتضائاتی دارد و هر کس نتواند به آن پایبند باشد، لاجرم حذف خواهد شد. گالیانو به ما نشان می‌دهد شعار حمایت از کودکان در جهان فقط یک فریب است، درحالی‌که شرکت‌ها و کارتل‌های بزرگ اقتصادی پایه و اساس‌شان بر بهره‌کشی از کودکان استوار شده است. او حتی کودکان طبقه مرفه جامعه کنونی را نیز اسیر شده در حصارهای زرق و برق پوشالی می‌داند که ارتباطی با جامعه ندارد و به‌عنوان یک محصول ایزوله‌شده به‌کار گرفته می‌شود. استعمارگری اگرچه شاید امروزه دیگر برای مردم جهان تصور روشنی نداشته باشد اما با چراغ قوه گالیانو می‌بینیم که استعمار بیخ گوش ماست. او می‌گوید: «این قانون که برخی به دنیا می‌آ‌یند تا آزاد باشند و برخی دیگر برده به دنیا می‌آیند چراغ هدایتگر امپراطوری‌ها در جهان است»؛ امری که اگرچه دیگر صراحتاً گفته نمی‌شود اما رسماً اجرا می‌شود و در فرهنگ امروز اروپا همه توان‌ها صرف این می‌شود که نشان داده شود طبقات فرودست جامعه واقعاً بی‌لیاقت بوده‌اند که به این وضع افتاده‌اند.

  • شیرزاده
۲۵
مهر

 

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این کلیپ صوتی می‌شنوید:

* جنگ نظامی را امام حسن با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. نتیجه این شد، که بعد از آنی که امام حسن از دنیا رفت و امام حسین علیهماالسلام هم ده سال دیگر همان راه امام حسن را ادامه داد، وضعیت دنیای اسلام به آن جایی رسید که دیگر میتوانست فرزند پیغمبر - یعنی فرزندی از فرزندان پیغمبر - آنچنان شهادتی را بپذیرد که تا آخر تاریخ دنیا آن شهادت بماند همچنانی که ماند، و منشأ آثار مقاومت‌آمیز و بزرگ بشود همچنان که شد، و اسلام را زنده نگه بدارد همچنان که زنده نگه داشت؛ این کار امام حسن.
در مورد کار امام حسن ما هیچ درصدد نمیآئیم از موضع دفاع حرف بزنیم که چرا صلح کرد و چه موجباتی داشت، امام حسن اگر صلح نمیکرد یقینا اسلام ضربه میدید؛ برای خاطر این‌که آن چهره افشا نشده بود، مردم هنوز حقایق را نمیدانستند، آنقدر نمیدانستند که هزاران نفر یا صدها هزار نفر از سربازان امام حسن حاضر شدند با آن طرفی که با امیرالمؤمنین جنگیده بود دیگر نجنگند. تبلیغات و پول و کارهای گوناگون سیاسی آنچنان جو بدی به وجود آورده بود که امام حسن اگر آن روز خود را و جان خود را و جان اصحاب نزدیک و معدود خود را از دست میداد چیزی از اسلام باقی نمیماند. بعد از چند سالی نام علی و نام حسن و نام حسین و نام افتخارات صدر اسلام و نام آن همه حوادث آموزنده اگر در لابلای کتابها میماند هم برای مدت زیادی نمیماند و به درستی و تحریف نشده نمیماند؛ این کار امام حسن بود. وقتی شما جمع‌بندی میکنید، میبینید کار امام حسن با کار امیرالمؤمنین، با کار امام حسین، با کار همه‌ی ائمه دارای یک مضمون و یک معنا است. آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را فهمیدن و ایستادن، و من به شما بگویم برادران و خواهران من، {امام حسین‌} امام حسن یکی از شجاعانه‌ترین اقدامها را برای انجام این تکلیف انجام داد، چرا؟ برای خاطر این‌که به دیگران، به پیغمبران، به پیغمبر اسلام، به امیرالمؤمنین، به همه‌ی ائمه فقط دشمنان بودند که طعن میزدند، اما پیچیدگی کار امام حسن و ظرافت آن موضع آنچنان بود که حتی دوستان او هم به او طعن میزدند. حجربن‌عدیها هم نمیدانستند و به او «یا مذل المؤمنین» میگفتند اما صبر کرد. 
۱۳۶۴/۰۳/۱۷
https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/24837/C/13921009_0124837.jpg
* امام حسن بعد از حادثه‌ی متارکه‌ی جنگ، بنا کرد تشکیلات دهی و سازماندهی، آن کاری که آن زمان انجام نشده بود لزومی هم نداشت، امکان هم نداشت، یک سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آوردند این همان سازماندهی است که شما در کوفه، در مدینه، در یمن، در خراسان، در مناطق دور دست حتی نشانه‌های او را میبینید زمان امام حسین و بعد از ماجرای شهادت امام حسین همان سازماندهی بود که ماجرای توابین را به وجود آورد، ماجرای مختار را به وجود آورد، ماجراهای فراوانی را در دنیای اسلام ایجاد کرد که تا آخر هم نگذاشت آب خوش از گلوی خلفای بنیامیه پایین بیاید. این تشکیلات زمان امام حسین بود که امام حسین وقتی شهید میشد میدانست که دنبال خودش یک تشکیلاتی را دارد باقی میگذارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمیگذارند که قضیه لوث بشود و حقیقت مکتوم بماند.
۱۳۶۵/۰۳/۰۴
 
 
  • شیرزاده